Home خبر برای پیوند دادن تکه پاره های یک خانواده عظیم چندین ملیونی زحمات...

برای پیوند دادن تکه پاره های یک خانواده عظیم چندین ملیونی زحمات زیادی باید کشید

sayed darvish
استاد سید درویش
جامعه چندین ملیتی افغانستان یکی از جوامع است که تحولات فکری در آن خیلی بطی و کند نمو میکند. و همواره داد و ستد های فرهنگی همراه با عناصر دیگری چون عقیده، عنعنات و عادات قبیلوی از یک کتله مردمی به دیگری منتقل میشود. بر حسب عادت واحتیاج مردمان که جبرا و یا به علت داشتن سرنوشت مشابه، در قریه جات و دهات همزیست گشته اند و دارای ریشه های تمدنی متفاوتی اند در این داد و ستد چیز های را میگیرند و چیزهای را هم از دست میدهند.
در این کوتاهه کوشش میشود در چهار چوب مقوله بالا وضعیت و تفاوت های سادات همزیست خرده ملیت های تشیع وسایر اقشار جامعه مورد ارزیابی قرار گیرد و راه حلی برای به زیستی و بهتر شدن وضعیت اجتماعی شان ارائه گردد.
بگونه مثال اگر در یک مقایسه اجمالی میان سادات همزیست با هزاره ها و سایر اقوام کشور بنشینیم، از نظر طرز دید و تفاوت های فکری و دید گاههای مدنی متغایرات فاحشی را میان آنها وسادات همزیست با سایر خرده ملیت ها مشاهده میکنیم. که از دید جامعه شناختی خیلی قابل ارزش است. بطور مثال دو تا سید مقارن با هم -با کمی تفاوت زمانی – را در نظر بگیریم. یکی میر غلام محمد غبار دیگری سید اسماعیل بلخی. یکی زاده فرهنگ جامعه نستآ علمی پژوهشی دیگری پرورش یافته دامان فرهنگ ده نشینی، دینی و انقلابی. دستاورد بلخی ایجاد اندیشه شورش بر علیه نظام مستبد که او و هم قبیله هایش از آن رنج میبرده اند، در حالیکه هیچ لزومی در این کار دیده نمیشد. از سوی دیگر غبار که در بستر فکری متفاوت رشد کرده بود تبدیل به یک قلم پرداز چیره دستی میشود و تاریخ معاصر کشورش را به نگارش میگرد.
همینطور سایر سادات انقلابی که در بطن یک مجموعه درگیر در قضایای مملکت رشد کرده اند همه با اندیشه انقلابی و جنگ سالاری وارد جامعه شده اند، این تعداد سادات از نظر روانی تحت تاثیر اخلاقیات مردمان همزیست با خودشان قرار گرفته اند. روان نسبتآ آشفته و اندیشه شکست خورده وحتی شیوه زندگی خیلی ابتدایی در اکثر سادات تشیع دالی بر این مدعاست. بر عکس سادات همزیست با پشتونهای افغانستان از همان میزان روحیه جاه طلبی و تکبر برخوردار اند که سایر پشتونها، سادات همزیست با تاجکها از همان اندازه اندیشه علمی و اجتماعی برخوردار اند که دیگر متفکرین این اجتماع. همنطور سادات همزیست با ازبیک ها روحیه متفاوت تر از دیگران دارند.
دیده میشود در این داد و ستد های اجتماعی -فرهنگی میزان ارزش های از دست داده سادات تشیع در مقایسه به آنچه اندوخته اند خیلی زیاد است و در کنار آن مساوی با سایرین قربانی خشونت شده اند.
برای پیوند دادن تکه پاره های یک خانواده عظیم چندین ملیونی زحمات زیادی باید کشیده میشد که خوشبختانه با پشتکار تعداد کثیری از جوانان و نخبگان و اندیشوران ساداتِ پسا عقب گرایی، موجی از دادخواهی برای تثبیت جایگاه سیاسی- اجتماعی و هویت قومی سادات در جامعه افغانی ایجاد گردیده است، آسیب شناسی لازم در این خصوص صورت گرفته است؛ لازم است سادات به گونه محسوس ارزشهای خانوادگی شانرا با براه انداختن گردهمایی ها و گفتمانهای تخصصی و علمی دوباره احیا کنند و آنچه را طی قرون متمادی از دست داده اند بدست بیاورند.
این امر مستلزم زحمات زیاد است. اولا سادات باید بطور جدی و عمیق به خود شناسی رجوع کنند. وجوه متفاوت و مشترکات تمدنی خودرا با سایرین باز شناسی و تفکیک کنند و در یک مقایسه کلی برای مرمت ویرانه های شان بکوشند.

LEAVE A REPLY

Please enter your comment!
Please enter your name here