Home خبر صدای اکثریت خاموش

صدای اکثریت خاموش

12
0
تاریخ و هویت ماندگار(۲)
گر چه صد پروانه را شمعيم از سوز درون!
صد هزاران شمع را از سوز جان پروانه ايم!
———————————————————
به نام خدای عدالت گستر
(صدای اکثریت خاموش)
مردم عزیز و سرافراز قوم بزرگ سادات( پدران، مادران، خواهران و برادران)؛ آنچنانکه شاهد بودید سال‌هایی را پشت سر گذاشته ایم که با سوز استخوان، تازیانه بی عدالتی و منیّت خواهی از خدا بی خبران را به بهانه های مختلف بر بازوان خود حس کردیم، با آنکه پر افتخارترین تاریخ را با خود داشتیم، از حقیرترین ها طعنه و نفی دیدیم و مظلومیت را با تمام وجود لمس کردیم.
در این میان، از چند سال بدین سو تعدادی از جوانان دردمند و با درک شما، بر آن شدند تا این هق هق های حبس شده در گلو را به فریاد عدالت خواهی مبدل کنند ، کمر همت را بستند، عزم را راسخ کردند و بدون هیچ ادعایی پا به میدان حق خواهی گذاشتند.
در شرایطی این جوشش درونی انگشت شماری از فرزندان شما آغاز شد که صحنه بر همه ی ما تنگ بود و به جرم های مختلف ناکرده، انگشت اتهام ظالمانه، ما را نشانه رفته بود. آنچنان صحنه بر همه تنگ بود که در ضمیر ناخودآگاه اکثریت بی باور، واژه«س ی د» جرم پنداشته می شد و حتی شهامت انتساب داشتن به این مفهوم والا را در خود نداشتند.
حرکت رقم خورد، بغض ها شکفته شد، مشت ها به هم گره خورد و همت ها هر روز بیش از پیش محکم تر.
در جریان این مبارزات، همیشه بی ادعاترین ها ، بهترین ، مثمر ثمر ترین و ماندگارترین فعالیت ها را انجام دادند، آنانی که نه به دنبال بزرگ نمایی نام و عنوان خود بودند و نه به دنبال عکس های سلفی و نه به دنبال موجه نشان دادن اندیشه ی خود.
آنانی که برای یک درد ایستاده شده بودند ، نه برای پروژه، نه برای چپاول از این نام و تاریخ و نه برای اَکت مدنی کردن.
سادات عزیز:
صدای اکثریت خاموش ، برای عنوان مبارزه نکرد، برای نان مبارزه نکرد، برای تقابل و مخالفت مبارزه نکرد.
صدای اکثریت خاموش ، برای یک تاریخ مبارزه کرد ، برای برگرداندن اقتدار گذشته مبارزه کرد، برای اندیشه ی والای انسانی مبارزه کرد ( همه با هم برای هم) همانطور که( من ایستادم ، تو ایستادی، همه ایستادن)
حال آنچه که از همه مهمتر برای ماست، اینست که داشته های خود را پاس بداریم ، گذشته های خود را عبرت کنیم، احترام به یکدیگر را سرلوحه خود قرار دهیم و دست پلید نفاق و ملعبه دست منحوسین را از دامن خود کوتاه کنیم.
حال زمان قامت استوار کردن به ما رسیده است، گر چه در این بین، فرصت طلب ها در حال تیز کردن دندان های شان هستند و از حرص و ولع آب دهان شان ، سد راه نفس کشیدن شان شده است.
و سخن حال؛
این روزها، پس از انتشار لیستی از آدرس قوم سادات که توسط وکلای پارلمان، رهبران احزاب سیاسی و با تایید چند تن از شخصیت های قومی، برای ارائه به ارگ ترتیب شده بود، گروپ های مختلف فیس بوکی تشکیل شده و ابراز نظرهای متفاوتی را از خود ابراز میدارند.
گر چه بر هیچ کس پوشیده نیست که تا همین جا هم تاوان بسیار گزافی را متقبل شده ایم و قربانی زیادی را پرداخته ایم. حقیقت ماجرا اینست که با شکل گیری و به کرسی نشستن بحث دادخواهی سادات، از همان ابتدا مخالفت های درونی و بیرونی وجود داشت.
مخالفت های درونی شامل موارد ذیل می شدند:
۱- افراد و اشخاصی که از سوی بعضی حلقات منتسب به استخبارات خارجی اجیر شده بودند.
۲- افراد و اشخاصی که ادعای فکر ملی داشتند و اکت فعالین مدنی و رسانه ای را با خود یدک می کشیدند.
۳- افراد و اشخاصی که تعلقات حزبی منتسب به احزاب شیعی غیر سادات داشتند و سیاست آنها را دنبال می کردند.
۴- برخی از بزرگان سیاسی بیرون و داخل حکومت نیز بودند که منافع شخصی خود را با شکل گیری این محوریت در خطر می دیدند.
۵- احزاب و جریان های شیعی غیر سادات، که حس تمامیت خواهی آنها، سال ها موجب حق تلفی و به حاشیه کشاندن سادات شد.
اما در این میان مخالفت های بیرونی هم وجود داشت که به شرح زیر است:
قطعن مدیریت جامعه تشیع( اعم از قوم سادات و غیر سادات ) آنهم در محوریت یک صف واحد و سنتی گذشته، برای برخی از کشورهای دور و نزدیک آسان تر و کم هزینه تر بود. در این میان ایجاد محوریت قوم سادات از درون محوریتی به نام تشیع ، زنگ خطری برای آنان پنداشته میشد، زیرا قطعن نسل نوین سادات چون دگران سر تعظیم و کرنش را برای کشورهای دور و نزدیک خم نخواهد کرد و ایجاد این محوریت تازه، بر هم خوردن محوریت واحدی به نام تشیع بود که عمدتا تحت نام قوم هزاره شناخته می شد . قطعن در چنین وضعیتی ما همیشه دنبال رو سیاست های اقوام دیگر به حساب می آمدیم.
بهر حال در روند دادخواهی، اجین های کشورهای معلوم الحال، با تمام امکانات و در کنار عوامل درونی و داخلی دیگر، سعی در تخریب و پاشانیدن روند دادخواهی سادات شدند که همت و استواری جوانان سادات، باعث شد که تلاش و تخریب هیچکدام از این روندها کار به جایی نبرد.
حال پس از درج نام قوم سادات در تذکره الکترونیکی و هنگامی که سادات در یک محوریت واحد برای احقاق حقوق سیاسی خود می بایست عرض اندام کند، دوباره همین گروه های مخرب قبلی، برای جبران خفت بار خود، تلاش دارند تا اینبار روند تثبیت جایگاه سیاسی سادات در بدنه حکومت را با چالش مواجه بسازند.
در این میان عده ای عقده مندانه ، با عقده های شخصی از برخی افراد که در لیست ابتدایی ترتیب شده از سوی وکلای پارلمان و رهبران احزاب آمده اند و یا اینکه چون نام خود و یا اطرافیان شان در لیست ذکر نگردیده، بدون مد نظر داشت منافع جمعی، تلاش های مخرب مذبوحانه ای را در حال انجام دادن هستند.
بر هیچ ذهن منطقی پوشیده نیست که ما در گذشته مشکلات خود را داشتیم و حال هم داریم همانطور که دگران نیز دارند، اما آنچه که در وضعیت عمومی یک کتله تغییر به وجود می آورد شعور سیاسی و درک از شرایط است.
همانطور که ما در انتخابات پارلمانی به این درک و شعور نرسیدیم و بدون از خود گذری از هر خانه، یک کاندید را برای پارلمان تنبان پوشاندیم، حال اگر با توجه به درک از شرایط به خود نیائیم و به جای ایجاد تنش، محوریت وکلا و رهبران احزاب سیاسی خود را مورد حمایت قرار ندهیم قطعا خیانتی نابخشودنی را در قبال این قوم بزرگ مرتکب شده ایم.
اصلاحات و بهروزی با ایجاد گفتمان منطقی حول محورهای سیاسی و مردمی موجود قابل تحقق است نه با تخریب محور واحد سیاسی موجود ولو دارای مشکلات.
با توجه به شرایط موجود و درک واقعبینانه نه عقده مندانه از وضعیت ، زمان صف بستن در مقابل هم نیست بلکه زمان آن است که ، برای گرفتن حق همه از یکدیگر حمایت کنیم. قطعا پس از نهایی شدن میزان سهم سادات در بدنه قدرت، فرصت برای اصلاح و حمایت از افراد شایسته از طریق گفتمان به میدان خواهد آمد.
امیدواریم که مردم با درک ما، اینبار هم دست رد به سینه هیاهو سالاران و عقده مندان و اجیر شده های دشمنان بزنند و حقایق را با توجه به منافع جمعی مورد حمایت قرار دهند و از روند ایجاد شده توسط وکلای پارلمان حمایت همه جانبه نمایند.
تا باشد که بر قله های فتح بایستیم.

LEAVE A REPLY

Please enter your comment!
Please enter your name here