Home افغانستان نظارت ضعیف و قیمت‌های سرسام‌آور؛ بحران مسکن در افغانستان و مسئولیت‌های اجتماعی...

نظارت ضعیف و قیمت‌های سرسام‌آور؛ بحران مسکن در افغانستان و مسئولیت‌های اجتماعی مالکان

66
0

در روزگاری که مردم افغانستان با ده‌ها درد و رنج دست‌وپنجه نرم می‌کنند، از بیکاری گرفته تا فقر، از ناامنی تا مهاجرت اجباری، حالا بحران جدیدی نیز بر زخم‌های جامعه نمک می‌پاشد: افزایش بی‌سابقه کرایه خانه‌ها در شهرهای بزرگ مانند کابل، هرات و مزار شریف.

در دل خیابان‌هایی که روزگاری محل رفت‌وآمد خانواده‌هایی آرام بود، حالا آوارگانِ برگشته از مرزها، در جستجوی سقفی برای شب، حیران و خسته‌اند. افزایش ناگهانی و بی‌منطق قیمت‌ها نه‌تنها فشار زندگی را بیشتر کرده، بلکه در نبود هیچ نهاد نظارتی، به کابوسی تبدیل شده که هر روز خانواده‌های بیشتری را درگیر می‌کند.

سال‌ها بود که هزاران افغان به امید زندگی بهتر به پاکستان و ایران پناه برده بودند. اما شرایط سخت زندگی، فشارهای سیاسی، تبعیض، و محدودیت‌ها باعث شد که بسیاری به کشور خود بازگردند—نه با دل خوش، که با ناچاری.

اما افغانستانِ امروز، برای این برگشت‌کنندگان آماده نیست. بازار مسکن ظرفیت لازم را ندارد. خانه‌ها محدود، کرایه‌ها نجومی، و امیدها در حال خاموش شدن‌اند. این بازگشت به‌جای آغازی نو، برای بسیاری به بحران تازه‌ای بدل شده است؛ بحرانی که با هر روز، بار سنگین‌تری بر دوش مردم می‌گذارد.

در شرایطی که حکومت طالبان ساختار مشخصی برای کنترل بازار ندارد و بسیاری از مسئولیت‌ها را به تقدیر و خواست خدا واگذار می‌کند، هیچ نهادی پاسخ‌گو نیست. بازار مسکن به حال خود رها شده، و در این فضای بی‌نظم، دلالان و برخی مالکان با سوء‌استفاده از شرایط، بهای خانه‌ها را سر به فلک رسانده‌اند.

خانه‌هایی که روزگاری با درآمدی اندک می‌شد اجاره کرد، حالا برای بسیاری یک آرزوی محال‌اند. و این بحران نه فقط اقتصادی، که عمیقاً انسانی است.

در کابل، مزار و هرات، صدها هزار خانواده تنها با یک انتخاب سخت مواجه‌اند: یا نان بخرند، یا کرایه خانه بدهند. بسیاری ناتوان از پرداخت کرایه، به خانه‌های مشترک، حاشیه‌شهرها یا حتی خیابان‌ها پناه می‌برند. کودکان، زنان و سالمندان در پناهگاه‌هایی نامطمئن، شب را به صبح می‌رسانند.

کرایه خانه، حالا نه فقط یک مبلغ، که تهدیدی برای کرامت انسانی مردم افغانستان شده است.

در این میان، نقش مالکان خانه‌ها بیش از هر زمان دیگر برجسته است. شاید هیچ قانونی آن‌ها را مجبور به کاهش کرایه نکند، اما وجدان انسانی و اسلامی‌شان باید آن‌ها را فرا بخواند به همدلی. هیچ سودی، ارزش اشک یک کودک بی‌خانه یا اضطراب پدر بیکار را ندارد.

در نبود نظارت رسمی، این مالکان هستند که می‌توانند با اندکی مروت، باری از دوش جامعه بردارند. خانه‌داری تنها مالکیت نیست؛ مسئولیت است. اگر در خانه‌ای نان پخته می‌شود، باید سایه‌اش بر سر مستأجر نیز پناه باشد، نه بار.

افزایش فشار اقتصادی، نارضایتی عمومی و تضعیف اعتماد اجتماعی، به سرعت در حال تبدیل شدن به بی‌ثباتی اجتماعی است. وقتی خانواده‌ها سقف ندارند، امید هم از دل‌شان رخت می‌بندد. این ناامیدی به‌زودی می‌تواند به مهاجرت‌های تازه، اعتراض‌های خاموش و شکاف‌های عمیق اجتماعی بدل شود.

افغانستانی که هنوز از زخم جنگ و مهاجرت بهبود نیافته، توان تحمل بحرانی دیگر را ندارد.


راهکارهایی برای نجات، پیش از آن‌که دیر شود

در این شرایط بغرنج، نباید منتظر معجزه ماند. هر اقدامی، حتی کوچک، می‌تواند تأثیرگذار باشد. برخی از راهکارهای فوری شامل موارد زیر است:

  • ایجاد نهادهای مردمی یا دولتی برای نظارت بر بازار مسکن و تنظیم کرایه‌ها

  • ارائه تسهیلات به مهاجران بازگشتی از سوی سازمان‌های بین‌المللی

  • همدلی و همکاری مالکان خانه‌ها برای درک شرایط مردم و تعدیل کرایه‌ها

  • اجرای پروژه‌های مسکن اجتماعی برای اقشار کم‌درآمد

  • کمک‌های نقدی یا کالایی برای خانواده‌های نیازمند از سوی نهادهای خیریه و حامی


سخن پایانی؛ انسانیت، هنوز می‌تواند راه نجات باشد

در این زمانه دشوار، اگر هیچ نهاد و حکومتی کاری نمی‌کند، خود مردم باید به کمک همدیگر برخیزند. مالکان خانه‌ها، بزرگان جامعه، علما، خیرین و رسانه‌ها باید صدای مردم بی‌صدا باشند. در سرزمینی که همیشه مردمش با همدلی زنده مانده‌اند، هنوز هم می‌توان امید داشت، اگر وجدان‌ها بیدار بمانند.

LEAVE A REPLY

Please enter your comment!
Please enter your name here