ماجرا فقط یک تصمیم اداری نیست. ماجرا فقط چند برگ کاغذ به نام «برگه سرشماری» یا «برگه بازگشت» نیست. این، فاجعهای بیصدا اما عمیق است؛ فاجعهای که کودک افغان را از دو سو در تنگنا گذاشته: از سویی طالبان در افغانستان، و از سوی دیگر تصمیمسازان در جمهوری اسلامی ایران.
در افغانستان، طالبان با بستن درهای مکتب بر روی دختران و تحمیل قرائت بسته و ایدئولوژیک بر پسران، آموزش را به ابزاری برای تحکیم قدرت خود بدل کردهاند. دختران ما از دانستن محروماند، و پسرانمان از انتخاب آزادانه بین دانستن و ندانستن. آیندهای در حال شکلگیری است که در آن، نادانی فضیلت شمرده میشود و پرسش، گناه.
اما آنسوی مرز، برای هزاران خانوادهای که از همین ترس، همین ظلم، همین تاریکی گریختهاند، امیدشان به آموزش فرزندان نیز در حال خاموش شدن است. حالا اداره آموزش و پرورش تهران اعلام کرده که دانشآموزان مهاجر افغان، حتی با اسناد قانونی، دیگر حق آموزش ندارند. گویا کودکی که در سایهی گلوله از وطن گریخته، باید در سایهی تبعیض هم رشد کند — اگر اصلاً فرصتی برای رشد باقی مانده باشد.
این یعنی دختری که در کابل بهخاطر طالبان نتوانست به مکتب برود، حالا در تهران هم بهخاطر یک بخشنامه اداری از حق آموزش محروم خواهد شد. پسری که در قندهار از مدرسهی طالبان فرار کرد، اینجا در صف اخراج از آموزش ایستاده است.
این فقط یک تصمیم ساده نیست. این انکار آینده است. انکار حق. انکار انسان.
کودکی که امروز از مکتب رانده میشود، فردا ممکن است با خشم، ناامیدی و بیهویتی، به دام کسانی بیفتد که سالهاست از همین خلأ تغذیه میکنند. کودک بدون آموزش، تنها یک کودک محروم نیست؛ او یک جامعه زخمی در فرداست.
مردم افغانستان میان دو دیوار بلند گیر افتادهاند: دیوار سرکوب در کشور خود، و دیوار تبعیض در دیار بیگانه. آنها نه امنیت بازگشت دارند، نه دلخوشی ماندن. نه طالبان به آنها حق زندگی میدهند، نه میزبانان به کودکانشان فرصت آموزش.
اما با همه اینها، هنوز ایستادهاند. هنوز میجنگند؛ برای یک دفترچه، یک نیمکت، یک آینده.
بیتفاوتی در برابر این وضعیت، فقط ظلم را تقویت میکند. هر قانونی که آینده یک کودک را میسوزاند، نه فقط او، بلکه امید به صلح، پیشرفت و همزیستی را نیز میسوزاند.
ما فراموش نمیکنیم که کودکان افغان، بیسروصداترین قربانیان جنگ، مهاجرت و سیاستاند. نه بهخاطر گناهی، که بهخاطر بیگناهیشان. نه بهخاطر انتخابهایشان، بلکه بهخاطر تصمیمهایی که دیگران برایشان گرفتهاند.
ما صدا خواهیم بود، حتی اگر دنیا نشنود.