در دنیای امروز، جایی که جوامع جهانی در حال تلاش برای گسترش صلح، تساهل و همزیستی مسالمتآمیز هستند، طالبان با سوءاستفاده از دین اسلام و تحمیل نسخهای افراطی از آن، به نهتنها مردم افغانستان بلکه به کل جهان اسلام آسیب میزنند. اظهارات ندا محمد ندیم، وزیر تحصیلات عالی طالبان، مبنی بر اینکه «در افغانستان تنها مذهب حنفی وجود دارد»، تنها گوشهای از سیاستهای خطرناک این گروه است که در راستای انحصارگرایی مذهبی و سرکوب تنوع مذهبی در افغانستان پیش میرود.
آنچه که در این میان بیش از هر چیزی اهمیت دارد، تهدید به اصول اسلام واقعی است. طالبان نه تنها با سوءاستفاده از دین اسلام به سرکوب اقلیتها و حذف تنوع مذهبی میپردازند، بلکه بهطور عملی از دین برای تحمیل قدرت خود و انحصار جامعه استفاده میکنند.
اسلام دینی است که اصول آن بر پایه رحمت، همزیستی، و احترام به تفاوتها بنا شده است. پیامبر اسلام (ص) و امامان معصوم (ع) همواره بر احترام به انسانها، برادری اسلامی و حق زندگی برای همه مسلمانان، صرفنظر از مذهب یا قومیت تأکید داشتهاند. اما طالبان با اقدامات خود، در حال تحریف این آموزهها هستند. آنها نهتنها اسلام را از حقیقت خود دور کردهاند، بلکه بهنام دین، جامعه را بهسوی تفرقه، خشونت و سرکوب سوق میدهند.
طالبان با انحصارگرایی مذهبی خود، تنها در حال تخریب حقوق انسانها نیستند، بلکه بهطور جدی در حال آسیب زدن به اسلام واقعی هستند. اسلام واقعی باید دینی باشد که در آن تفاوتهای مذهبی و قومی نهتنها پذیرفته شوند بلکه بهطور فعال ارج نهاده شوند. اما طالبان تلاش دارند که اسلام را به ابزاری برای سلطه و سرکوب اقلیتها تبدیل کنند. این سیاستها نه تنها به افغانستان آسیب میزند بلکه چهره اسلام در سطح جهانی را لکهدار میکند.
یکی از مهمترین مسائلی که توسط طالبان بهطور خاص مورد تأکید قرار گرفته، ممنوعیت تحصیل دختران و محدود کردن حقوق زنان است. در حالی که اسلام بهوضوح بر اهمیت علم و تحصیل برای مردان و زنان تأکید دارد، طالبان با تصمیمات خود برای بستن درهای مدارس و دانشگاهها به روی دختران و زنان، نه تنها حقوق بنیادین بشر را نقض کردهاند، بلکه بهطور عملی خود را در مقابل آموزههای اسلام قرار دادهاند.
این اقدام طالبان در واقع نقض آشکار حقوق زنان و انکار حقوق انسانی است. زنان در افغانستان از حقوقی چون آموزش، اشتغال و مشارکت فعال در جامعه محروم شدهاند. این سیاستهای سرکوبگرانه نهتنها بهطور مستقیم بر زندگی زنان اثر میگذارد بلکه در نهایت، باعث رکود فکری و اجتماعی میشود. ممنوعیت تحصیل دختران نهتنها حملهای به حقوق زنان است بلکه حملهای به آینده افغانستان و توسعه کشور است.
وحدت در برابر تفرقهافکنی طالبان
در این شرایط بحرانی، آنچه بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارد، وحدت مردم افغانستان است. طالبان با ایجاد تفرقه میان اقوام و مذاهب مختلف در تلاشاند تا قدرت خود را تثبیت کنند. اما افغانستان سرزمینی است که مسلمانان از مذاهب مختلف با هم زندگی کردهاند و توانستهاند در کنار یکدیگر در برابر چالشها ایستادگی کنند.
این زمان، زمانی است که مردم افغانستان باید دست در دست هم بدهند و در برابر تلاشهای طالبان برای ایجاد تفرقه بایستند. افغانستان نه تنها خانهای برای یک مذهب خاص بلکه جایگاهی برای همه اقوام و مذاهب است. ما باید ایستادگی کنیم، نه فقط برای حقوق خود بلکه برای آینده تمامی اقشار افغانستان، از جمله زنان و اقلیتهای مذهبی و قومی.
طالبان نمیتوانند به نام اسلام، تمامیت فرهنگی و مذهبی این کشور را تحریف کنند. اسلام واقعی، اسلامی است که در آن به تنوع مذهبی، قومی، و فرهنگی احترام گذاشته میشود. اسلام واقعی به همه مسلمانان این اجازه را میدهد که در کنار هم زندگی کنند و در برابر ظلم و سرکوب بایستند.
افغانستان با تاریخ غنی از تفاوتهای مذهبی، قومی و فرهنگی، باید در برابر انحصارگرایی طالبان بایستد. آبروی اسلام تنها در دستان کسانی است که دین را برای خدمت به انسانها و نه برای سرکوب آنها بهکار میبرند. طالبان نمیتوانند اسلام را به ابزاری برای قدرتطلبی و سلطه تبدیل کنند. اسلام پیامآور محبت، عدالت و برادری است و ما باید از آن در برابر تحریفها و سوءاستفادههای طالبان دفاع کنیم.
امروز، نهتنها مردم افغانستان، بلکه مسلمانان سراسر جهان باید ایستادگی کنند و مانع تحریفهای طالبان شوند. اسلام به هیچوجه نباید در انحصار گروهی خاص باشد. این زمان، زمانی است که باید صدای حق را در برابر ظلم بلند کنیم و به جهانیان نشان دهیم که اسلام واقعی اسلامی است که برای همه است.
طالبان، با این اعمال، نهتنها در حال انحصارگرایی مذهبی هستند، بلکه در حال تخریب اسلام واقعی و باورهای انسانی در دنیا هستند. تنها با ایستادگی و مقاومت در برابر این تحریفها میتوانیم اسلام واقعی را از زیر فشارهای این گروههای افراطی حفظ کنیم.