حقیقت تلخ برای منتقدان: چرا سادات باید بهعنوان سومین قوم بزرگ افغانستان شناخته شوند؟
روند فکری انقلاب سبز
اپریل 12, 2025
دیدگاه, سادات افغانستان
افغانستان، سرزمینِ تاریخهای بزرگ و مردان بزرگ است. این سرزمین در دل خود داستانهایی تلخ و شیرین نهفته دارد، سرزمینِ مردمی که در طول قرنها، با اقوام مختلف و با فرهنگهای گوناگون در کنار هم زندگی کردهاند. هر قوم و هر گروه در این کشور سهمی از تاریخ، فرهنگ و سرنوشت افغانستان داشتهاند. اما در میان این همه تنوع، حقیقتی هست که بسیاری از آن غفلت کردهاند و نمیتوان آن را انکار کرد: سادات، سومین قوم بزرگ افغانستان هستند.
این واقعیت ممکن است برای بسیاری تلخ باشد؛ هم برای برخی از اقوام دیگر و هم برای خود سادات. در حالی که سادات همیشه در سایه نادیده گرفته شدهاند، برخی از منتقدان در تلاشند تا جایگاه این قوم را کماهمیت جلوه دهند. اما این حقیقت را نمیتوان نادیده گرفت که سادات در هر گوشهای از افغانستان حضور دارند. از کابل تا هلمند، از بدخشان تا سرپل، سادات در کنار دیگر اقوام در این سرزمین به ساختن تاریخ، فرهنگ و حتی سیاست کشور پرداختهاند.
اما چرا باید این حقیقت، برای بسیاری تلخ باشد که سادات را بهعنوان یکی از بزرگترین اقوام افغانستان بشناسند؟ چرا باید این واقعیت در برابر چشمِ کسانی که از آن بیاطلاع هستند، فریاد زده شود؟ پاسخ ساده است: حقیقت همیشه تلخ است وقتی که به آن پشت پا زده میشود و در سایه دروغها و تحریفها پنهان میماند.
آمارها و ارقام در این باره بههیچوجه برای خوشایندِ کسی بیان نشدهاند، بلکه برای بیان واقعیتی است که نمیتوان آن را پنهان کرد. طبق آمارهای دقیق، حدود سه میلیون و پانصد هزار نفر از سادات در سراسر افغانستان زندگی میکنند. این حضور در مناطق مختلف، از شمال و جنوب تا مرکز کشور، چیزی است که نمیتوان آن را انکار کرد. سادات در کنار دیگر اقوام افغانستان در طول تاریخ نقشآفرینی کردهاند، در سیاست، در علم، در هنر و در هر زمینهای که قدم گذاشتهاند، ردپای آنها مشهود است.
اما چرا بعضی از خود سادات هم ممکن است تردید کنند؟ چرا برخی گمان میکنند که تعداد واقعی سادات کمتر از آن چیزی است که گفته میشود؟ شاید این به دلیل این باشد که در میان خود سادات نیز هنوز باور کامل به قدرت و تاثیرگذاری خود وجود ندارد. شاید دلیلش این است که در دنیای امروز، برای پیشرفت و موفقیت، به خودباوری نیاز داریم، تا بتوانیم همانطور که دیگر اقوام افغانستان به موفقیتهای بزرگ دست یافتهاند، ما نیز در مسیر پیشرفت و ارتقا گام برداریم.
اما برای آنهایی که از میان اقوام دیگر، از سادات انتقاد میکنند و جایگاه آنان را در افغانستان کماهمیت میبینند، باید بگویم که این نگرش نه تنها اشتباه است، بلکه در درازمدت میتواند به شکافهای عمیقتری بین اقوام منجر شود. افغانستان کشوری است که در آن، هر قوم و گروهی سهمی در ساختن تاریخ و فرهنگ این سرزمین داشتهاند. سادات، همانطور که سایر اقوام در تاریخ کشور نقش ایفا کردهاند، سهم خود را در ایجاد و تقویت افغانستان ایفا کردهاند. هیچکدام از ما، در هیچ قومی، کمتر از دیگری نیستیم.
زمانی که با حقیقت مواجه میشویم، باید آن را بهدرستی بپذیریم. پذیرش حقیقت زمانی ضروری است که این حقیقت نه از روی ادعاها، بلکه بر پایه آمارها و پژوهشهای علمی معتبر بنا شده باشد. بنابراین، سادات بهعنوان سومین قوم بزرگ افغانستان، واقعیتی است که نمیتوان آن را نادیده گرفت. اگر این حقیقت را تحریف کنیم، نه تنها از تاریخ خود فرار کردهایم، بلکه به روح اتحاد و همبستگی که این سرزمین نیاز دارد، آسیب میزنیم.
سادات در دل افغانستان زندگی میکنند و نباید در برابر این حقیقت ایستاد. اینکه آنان سومین قوم بزرگ افغانستان هستند، نباید تنها یک آمار باشد، بلکه باید یک واقعیت ملموس باشد که در هر نقطه از این سرزمین که قدم بگذاریم، تأثیر آن را احساس کنیم.
فغانستان، سرزمینِ تاریخهای بزرگ و مردان بزرگ است.این سرزمین با فرهنگها و اقوام مختلفش همواره شاهد تلاشهایی بوده که در جهت آبادانی و پیشرفت آن انجام گرفته است. اما در میان این تلاشها و چهرههای اثرگذار، همواره نامهای درخشان سادات در تاریخ افغانستان بهعنوان شخصیتهای تاثیرگذار و فراموششده باقی مانده است.
سادات در افغانستان تنها یک قوم نیستند؛ آنها جزء جداییناپذیر تاریخ، فرهنگ و هویت این کشور هستند. حقیقت تلخ شاید برای بسیاری دشوار باشد که سادات را بهعنوان یکی از بزرگترین اقوام افغانستان بشناسند، اما آنان در واقع، سومین قوم بزرگ این سرزمین هستند و این واقعیت را هیچکس نمیتواند انکار کند.
چه کسانی از تاریخ ما میتوانند الگوی زندگی و فداکاری باشند؟ یکی از این شخصیتهای تاثیرگذار، سید جمالالدین افغان است که در نیمه دوم قرن نوزدهم میلادی، بهعنوان یکی از بزرگترین روشنفکران و رهبران فکری جهان اسلام شناخته شد. سید جمالالدین افغان با اندیشههای انقلابی خود علیه استعمار و سلطهجوییهای خارجی مبارزه کرد و در جستجوی وحدت مسلمانان بود. او نه تنها در افغانستان بلکه در سراسر جهان اسلام تأثیرگذار بود و نقشی کلیدی در شکلدهی به تحولات سیاسی و اجتماعی داشت.
همچنین سید ناصر خسرو بلخی، دیگر شخصیت برجسته سادات است که در قرن یازدهم میلادی بهعنوان فیلسوف، شاعر و سفرنامهنویس در جهان اسلام شناخته شد. آثار او همچنان در تاریخ و فلسفه اسلامی جایگاه ویژهای دارند و از او بهعنوان یک اندیشمند تأثیرگذار یاد میشود.
در کنار این نامهای بزرگ، باید به سید عبدالمجید کلکانی اشاره کنیم که در تاریخ معاصر افغانستان نقشی برجسته داشت. او که در جنگهای استقلال افغانستان علیه نیروهای خارجی مبارزه کرد، همواره یادآور جانفشانیهایی است که سادات در راستای حفظ هویت و استقلال این سرزمین انجام دادهاند.
حضرت آیت الله العظمی میر علی احمد حجت ره و سید اسماعیل بلخی نیز از دیگر شخصیتهای بارز سادات هستند که در تحولات فکری و اجتماعی افغانستان نقشهای مهمی ایفا کردهاند. این بزرگان نه تنها در حوزههای علمی و فکری، بلکه در مبارزات سیاسی و اجتماعی افغانستان نیز همواره در صف اول بودند.
میر غلام محمد غبار نیز بهعنوان یکی از مهمترین شخصیتهای سیاسی و فرهنگی معاصر افغانستان، نقشی انکارناپذیر در تاریخ معاصر کشور داشت. او که خود از سادات بود، در راستای رشد فرهنگی و تحولات سیاسی افغانستان گامهای بزرگی برداشت و همچنان آثارش مرجع بسیاری از پژوهشگران و محققان تاریخ افغانستان است.
در واقع، اگر بخواهیم از بزرگان سادات نام ببریم که خدمات بزرگی در عرصههای مختلف کشور داشتهاند، نمیتوانیم همه آنها را در این مقال ذکر کنیم. بسیاری از این بزرگان که افتخار واقعی کشور هستند، در زمینههای مختلفی مانند سیاست، فرهنگ، علم و مبارزات اجتماعی خدمات بینظیری ارائه کردهاند و سهم عظیمی در تاریخ و فرهنگ افغانستان دارند.
تمام این شخصیتهای بزرگ، گواهی هستند بر تأثیرات عمیق و گستردهای که سادات در تاریخ افغانستان داشتهاند. آنها نه تنها در دورانهای مختلف در راستای پیشرفت علم و فرهنگ کشور فعالیت کردهاند، بلکه در نبردهای سیاسی و اجتماعی نیز حضور برجستهای داشتند. در حقیقت، این بزرگان پیشگامانی بودند که نه تنها در افغانستان، بلکه در سراسر جهان اسلام نفوذ داشتند.
اگرچه برخی ممکن است بخواهند تلاش کنند تا جایگاه سادات را در تاریخ افغانستان کمرنگ کنند، اما باید بدانند که تاریخ و واقعیتها همیشه بر پایه حقیقت بنا میشوند. هیچکس نمیتواند جایگاه سادات را در تاریخ افغانستان انکار کند. سادات در کنار سایر اقوام افغانستان در کنار هم به ساختن این سرزمین پرداختهاند. حضور آنها نه تنها در عرصههای علمی و فرهنگی، بلکه در عرصههای اجتماعی و سیاسی نیز پررنگ بوده و هست.
امروز که سادات در مقام سومین قوم بزرگ افغانستان قرار دارند، این فقط یک آمار نیست. این حقیقتی است که باید آن را بپذیریم و به آن افتخار کنیم. هیچکس نمیتواند این واقعیت را نادیده بگیرد. سادات، همچون دیگر اقوام افغانستان، سهم بزرگی در شکلدهی به تاریخ، فرهنگ و هویت این کشور داشتهاند و همواره باید از یاد نبریم که آنان چه نقشهایی در پیشرفت و اتحاد این سرزمین ایفا کردهاند.سید حسن موسوی