مازوخیسم افشار و ما!
صفحات مجازی باز هم پر شده است از خودزنی های بی سرانجامی که طی چند دهه گذشته جز خود آزاری برای همه نتیجه دیگری در پی نداشته است.
حوادث و وقایع تاسف بار بیشماری برای مردم ما در طول تاریخ رخ داده است، جنایاتی که چشم پوشی از آن ظلم بر حیثیت جمعی تاریخی همه است اما چشم پوشی نکردن از آن مستلزم به فکت های منطق و قضاوت های به دور از عصبیت است. اظهار وجود تحت نام یک کتله قومی یا زبانی با عصبیت و بیراهه رفتن نتیجه مطلوبی نخواهد داشت جز اینکه زخم خود را با ناخن تراشیدن است چون فرد یا اجتماعی که در گیر و دار بیماری مازوخیسم روانی هر از گاهی برای تازه کردن زخم خود است تا از این طریق بخواهد خود را تسکین دهد یا اغواگری های درونی خود را به اقناع فردی و اجتماعی برساند.
روی سخن ما با چند شخص و چهره منفور مواجب گیر عامل یا عاملین جنایاتی چون حادثه افشار نیست که از این طریق چند صباحی به نان و نوا رسیدند و از عمامه حوزه علمیه قم به نکتایی سرخ دنیای غرب جلوس کردند یا دست استخبارات بیرونی به جیب شان سرازیر، آنها حساب شان از همه جداست و می باید آنچنان از شرم و خجلت سر در گریبان خود فرو برند که انگار مرده اند، افرادی که سال ها با این موج سواری ها و دامن زدن به تفرقه و میانه اندازی بین پیکره کلان اجتماعی ظلمی را بر همه روا داشتند که جنایات افشار و یکاولنگ و … جزیی کوچک از آن است.
روی سخنم با نسل نوین امروزی ست که خود را داعیه دار خردورزی و دانایی می دانند ، نسلی که نیروی محرکه ی جنبش های کلان مدنی بودند و می توانند تغییر را با نگاه به واقعیت ها و پذیرش اشتباهات گذشته دوباره احیا کنند. اگر این نسل چون گذشته چشم را بر حقایق بپوشانند و دنبال روی محض از تعاریف تنگ و تاریک متعصبانه گذشته را ادامه دهند به یقین نافرجامیگذشته تکرار خواهد شد و در این بین همه به یک اندازه آسیب های جبران ناپذیری را متحمل می گردیم.
پس بیائید وقایع و حوادث گذشته را بر اساس مستندات و به دور از تعلق خاطر به جریان های سیاسی که هر کدام از ما به آن گره خورده ایم بنگریم. هیچ روش سیاسی در طول تاریخ بشری خالی از خلا نبوده است و نخواهد بود اما اندیشه ای موفق خواهد بود که اشتباهات بزرگان سیاسی خود را در گذشته بپذیرد و از هیاهو سالاری و اغواگری دست بردارد. نسل امروز نباید میراث دار اغواگران سیاسی گذشته خود باشد و دست آویز بازیگری بازی گردانان مواجب گیری که کنون پس از یک خیانت طولانی و ظالمانه سرنوشت همه ی ما را به قهقرا برده است.
ناخن گذاشتن کورکورانه و تراشیدن زخم های ناسور گذشته چیزی را از درد امروزی مان دوا نمی کند جز اینکه تاریخ سیاه گذشته دوباره بر ما تحمیل خواهد شد.
روند فکری انقلاب سبز