این بخش به بررسی تحولات اخیر در هویتخواهی سادات و دیگر اقلیتهای فراموششده در افغانستان میپردازد. پس از سالها تلاش و پیگیری، انقلاب سبز بهعنوان یک روند مردمی، تصمیم به تبدیل شعارها به عمل گرفت و با جمعآوری امضا و برگزاری فعالیتهای مدنی، به دنبال احقاق حقوق خود و دیگر اقلیتها برآمد. این حرکت نهتنها در کابل، بلکه در سایر ولایات و جوامع مهاجر در خارج از کشور گسترش یافت و عزم مردم را برای تحقق خواستههایشان تقویت کرد.

فریاد حقطلبی با خروش انقلاب سبز
انقلاب سبز، بهدور از امتیازطلبیهای سیاسی و سمتی، مصمم شد تا برای تثبیت جایگاه سادات و دیگر اقلیتهای فراموششده، به فعالیتهای عملی بپردازد. پس از کش و قوسهای فراوان و معاملهگریهای برخی رهبران، تصمیم گرفته شد که به جای اتکا به این بزرگان منفعل، مستقیماً از دل مردم برخیزند. این فریادها به زودی به خروشی در میدان عمومی تبدیل شد.
اولین حرکت عظیم مدنی: جمعآوری امضا برای هویت سادات
در ادامه این مسیر، انقلاب سبز با تهیه طومار در کوته سنگی، کابل، و انتشار فراخوانی گسترده، زمینه را برای یک حرکت مدنی عظیم فراهم کرد. متن نامه به سه زبان دری، پشتو، و انگلیسی آماده و با همکاری جامعه مدنی و فعالان سادات در میان مردم توزیع شد. باوجود تهدیدهای برخی شوراها و مشکلات امنیتی، جواز حرکت مدنی دریافت شد. در ماه مبارک رمضان، طی سه روز، حدود ۱۲ هزار امضا جمعآوری گردید.

این حرکت، که به بزرگترین اقدام مدنی سادات در کابل تبدیل شد، با حضور گسترده خبرنگاران و رسانهها پوشش داده شد. در بیانیهای رسمی اعلام گردید که این امضاها به ریاست جمهوری، شورای ملی، و دفتر سازمان ملل متحد تحویل داده خواهد شد و پیگیری نتایج آن ادامه خواهد یافت.
پیام این حرکت: پایان ناهنجاریها و آغاز عدالت
این اقدام پیامی واضح به همراه داشت:
«سادات و سایر اقلیتهای محروم، دیگر تحمل تبعیض و انحصار را نخواهند داشت. اگر حقطلبی به نتیجه نرسد، این آخرین تلاش مدنی خواهد بود و پس از آن، به نافرمانیهای مدنی گسترده روی خواهیم آورد.»

فراخوان برای همبستگی
مکان: پل هوایی، کوته سنگی، کابل
زمان: جمعه و شنبه، چهارم و پنجم جوزا، از ساعت ۹ صبح الی ۶ عصر
شعار انقلاب سبز:
من اگر برخیزم، تو اگر برخیزی، همه برمیخیزند.
این حرکت عظیم، سرآغاز مرحلهای تازه برای عدالتخواهی و تثبیت هویت تاریخی و اجتماعی سادات و دیگر اقوام محروم بود.
حرکتی فراگیر برای هویت سادات: از کابل تا مرزهای جهانی
در جریان دو روز، بیش از ۱۲ هزار امضا برای احقاق هویت سادات جمعآوری شد. استقبال چشمگیر مردم از این حرکت مدنی، نویدبخش امیدهای تازهای بود. برنامهریزیها برای تحویل طومار به مراجع مهم کشور آغاز شد. طرحی پیشنهاد شد که شامل یک راهپیمایی عظیم از کوتهسنگی تا پارلمان باشد و همزمان، طومارها به ریاست جمهوری و سازمان ملل متحد تحویل داده شوند. با این حال، به دلیل شرایط ناامن کابل و حملات انتحاری مکرر، تصمیمگیری درباره این اقدامات به تعویق افتاد تا جان مردم حفظ شود.

خشم مردم از سخنان رولا غنی
در همین اثنا، اظهارات بحثبرانگیز خانم رولا غنی، همسر رئیسجمهور افغانستان، در یک نشست تلویزیونی، موجی از خشم را در میان سادات و اقوام دیگر برانگیخت. وی در پاسخ به سوالی درباره سادات، اظهار داشت که “سادات چیز است، یک قوم در داخل قوم و اصلاً قوم محسوب نمیشود.”
این سخنان غیرمسئولانه و اطلاعات نادرست، واکنشهای گستردهای به دنبال داشت. در پاسخ، انقلاب سبز بیانیهای صادر کرد:
«رولا غنی که خود هویتی بیگانه دارد و پیشینهای در تاریخ افغانستان ندارد، حق اظهار نظر درباره اقوام اصیل و تاریخساز این کشور را ندارد. این سخنان تنگنظرانه و متعصبانه نشان از نگرشی نژادپرستانه دارد که نه تنها غیرقابل قبول، بلکه توهینآمیز است. حکومت افغانستان سلطنتی نیست و ارگ جایگاهی برای چنین دیدگاههای تبعیضآمیز ندارد.»
در این بیانیه از رولا غنی خواسته شد که بهخاطر سخنانش از قوم پرافتخار سادات عذرخواهی کند و تأکید شد که حرکتهای مدنی برای احقاق حقوق شهروندی با جدیت در سراسر کشور ادامه خواهد یافت.
گسترش حرکت به شهرها و کشورهای دیگر
پس از این اتفاق، موج هویتخواهی به سرعت در شهرهای دیگر از جمله مزار شریف، بامیان، هرات، و حتی خارج از کشور گسترش یافت. سادات در این مناطق نیز شروع به جمعآوری امضا و برگزاری گردهمایی کردند. این اقدام، انقلاب سبز را از یک حرکت محلی به یک جنبش ملی و فراملی تبدیل کرد.

جمعبندی: حرکت ادامه دارد
حرکت هویتخواهی سادات نهتنها در کابل، بلکه در سایر ولایات و میان جوامع مهاجر در خارج از کشور، به خروش درآمد. بیتفاوتی دولت و اظهارات غیرمسئولانه رولا غنی، تنها عزم مردم را برای تحقق خواستههایشان تقویت کرد.
شعار انقلاب سبز، حالا از مرزهای جغرافیایی افغانستان فراتر رفته است:
«من بر میخیزم، تو بر میخیزی، همه برمیخیزند.»
