Breaking News

برخورد دوگانه حکومت طالبان با مهاجرین بازگشتی از ایران و پاکستان

این روزها، کاروان‌های خسته‌ای از انسان‌ها به سرزمین مادری بازمی‌گردند؛ با دست‌های خالی، قلب‌های زخمی، و چشمانی که هزار قصه ناگفته در خود دارد. آنان مهاجرین افغان‌اند که پس از سال‌ها آوارگی در ایران و پاکستان، اکنون یا به اجبار یا از روی ناچاری، دوباره پا به خاک افغانستان گذاشته‌اند. اما آنچه در این میان بیشتر از همه می‌آزارد، فقط سختی راه نیست، بلکه بی‌عدالتی‌ای‌ست که در خانه خودشان با آن روبه‌رو می‌شوند.

گزارش‌ها از نقاط مرزی حکایت از یک واقعیت تلخ دارد: حکومت طالبان برخورد یکسانی با مهاجرین ندارد. کسانی که از پاکستان بازگشته‌اند، با چهره‌ای نرم‌تر از نهادهای مسئول روبه‌رو می‌شوند؛ با کمک‌های نسبی، وعده‌های اسکان، و توجهی اگرچه ناکافی، اما محسوس. اما در سوی دیگر، مهاجرین بازگشتی از ایران، اغلب نادیده گرفته می‌شوند؛ گویا فراموش‌شدگانی هستند که در اولویت هیچ‌کس قرار ندارند.

آیا رنج مهاجرت، درد غربت، تحقیر و بی‌حقوقی در سرزمین‌های بیگانه برای اینان کم بوده که حالا در سرزمین خود هم باید طعم بی‌عدالتی را بچشند؟ آیا میان افغان و افغان، تفاوتی جز انسان بودن باید باشد؟

این برخورد دوگانه نه‌تنها قلب خانواده‌هایی را که امید به بازگشت داشتند می‌شکند، بلکه نشانه‌ای نگران‌کننده از سیاستی‌ست که عدالت را قربانی مصلحت‌های قومی، سیاسی یا منطقه‌ای کرده است. اگر دولت مدعی حکومت‌داری عادلانه و اسلامی است، باید با همه شهروندان خود به یک چشم بنگرد.

امروز ما با نسلی از مهاجران بازگشته مواجهیم که نیازمند حمایت، همدلی، و بازسازی دوباره زندگی هستند. اما اگر دولت بین آن‌ها دیوار تبعیض بکشد، فقط زخم‌های گذشته را عمیق‌تر می‌کند، و آینده را پر از خشم، دلخوری، و بی‌اعتمادی.

عدالت، تنها واژه‌ای زیبا در سخنرانی‌ها نیست؛ عدالت یعنی دیدن انسان‌ها بدون پیش‌داوری، بدون دسته‌بندی، بدون مرز.

وقت آن رسیده که حکومت، اگر داعیه ساختن افغانستانی قوی دارد، دست از این نگاه تبعیض‌آمیز بردارد و به تمام مردم خود، چه از ایران برگشته‌اند چه از پاکستان، با یک نگاه، یک احترام، و یک توجه رسیدگی کند.

امروز اگر حکومت واقعاً در پی ساختن آینده‌ای پایدار برای افغانستان است، باید دست از سیاست‌های گزینشی بردارد و با نگاهی انسانی و یکسان به تمام بازگشت‌کنندگان، فارغ از این‌که از کدام مرز آمده‌اند، بنگرد.
همه این مردم، با دل‌های خسته و زخم‌های عمیق، فرزندان همین خاک‌اند؛ و هیچ حکومتی نمی‌تواند مدعی مشروعیت و ثبات باشد، اگر نتواند مردمش را به یک چشم ببیند.

فراموش نکنیم:
افغانستان را نه جنگ، که بی‌عدالتی از درون می‌فرساید.
و آینده‌ای روشن، تنها بر پایه برابری، کرامت انسانی، و احترام به رنج مشترک همه مردم ساخته خواهد شد.

سید حسن موسوی

About روند فکری انقلاب سبز

Check Also

بحران آب در کابل؛ هشدار درباره نابودی کامل آب‌های زیرزمینی تا سال ۲۰۳۰

هم‌زمان با افزایش جمعیت، کاهش بارندگی و حفاری‌های بی‌رویه، پایتخت افغانستان در آستانه‌ی یک فاجعه‌ی …

جواب دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *