تحلیلی از تصمیم طالبان برای اجرای سرشماری جمعیت در افغانستان
در روزهایی که افغانستان همچنان با بحرانهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دستوپنجه نرم میکند، خبر اجرای «سرشماری نفوس» توسط طالبان، بازتاب گستردهای در فضای رسانهای و عمومی پیدا کرده است. از نگاه نخست، شاید این اقدام گامی مثبت و دیرهنگام برای شناخت بهتر ساختار جمعیتی کشور بهنظر برسد، اما پشت این تصمیم، پرسشها و نگرانیهایی جدی نیز وجود دارد.
افغانستان یکی از معدود کشورهای جهان است که هیچگاه یک سرشماری ملی، جامع و بیطرفانه نداشته است. در کشوری با تنوع قومی، زبانی و مذهبی بالا، دانستن اینکه «چه کسی، کجا، با چه ویژگیهایی زندگی میکند» فقط یک آمار نیست؛ بلکه پایهی عدالت اجتماعی، برنامهریزی اقتصادی، و حتی مشروعیت سیاسی است.
برای مثال، هنوز هم در گفتوگوهای سیاسی افغانستان، گروههای مختلف درباره نسبت جمعیتی اقوام، مهاجران، و حتی ساکنان مناطق مختلف کشور، روایتهای کاملاً متفاوتی دارند. این شکاف دانشی، به اختلاف و بیاعتمادی دامن زده و جلوی توسعهی منصفانه را گرفته است.
یکی از دلایل مهمی که اجرای این سرشماری را ممکنتر میکند، گسترش صدور تذکرههای الکترونیکی در سالهای گذشته است. بسیاری از افغانها، حتی مهاجران در ایران، پاکستان، ترکیه و کشورهای غربی، موفق به دریافت این شناسنامه دیجیتال شدهاند.
اگر این دادهها با دقت تلفیق شوند و مهاجران نیز در این روند مشارکت داشته باشند، میتوان برای نخستین بار به تصویری واقعی از ساختار جمعیت افغانستان دست یافت.
با وجود این فرصتها، سؤالات مهمی هم مطرح است:
-
آیا این سرشماری قرار است بهطور بیطرفانه و علمی انجام شود؟
-
یا به ابزاری برای تحکیم سلطه طالبان بر منابع، مناطق و قدرت سیاسی تبدیل میشود؟
سابقه طالبان در حذف اقوام خاص از بدنه دولت، تبعیضهای آشکار در آموزش و اشتغال، و عدم شفافیت نهادی، باعث شده بسیاری نگران باشند که این سرشماری، با انگیزههای سیاسی و قوممحور انجام شود.
اگر طالبان واقعاً به دنبال یک سرشماری مفید و منصفانه هستند، باید اجازه دهند که:
-
نهادهای مستقل و کارشناسان غیرسیاسی افغان، بر این فرایند نظارت داشته باشند؛
-
سازمانهای بینالمللی مانند سازمان ملل در اجرای آن مشارکت فنی داشته باشند؛
-
گزارشهای نهایی بهصورت عمومی منتشر شود؛
-
و مهمتر از همه، همه اقشار جامعه، از جمله مهاجران خارج از کشور، در این فرایند مشارکت داده شوند.
در شرایط کنونی، سرشماری میتواند دو مسیر کاملاً متفاوت را طی کند:
🔹 اگر بهشکل شفاف و بیطرفانه اجرا شود، گامی بزرگ برای بازسازی افغانستان و اعتماد ملی خواهد بود.
🔸 اما اگر بهعنوان ابزاری برای تسلط یک گروه خاص استفاده شود، نهتنها بحران بیاعتمادی را عمیقتر میکند، بلکه ممکن است به یک فاجعه اجتماعی دیگر بینجامد.
مردم افغانستان بیش از هر زمانی نیاز به آمار دقیق، سیاستگذاری عادلانه، و نمایندگی واقعی دارند. اجرای یک سرشماری ملی، میتواند آغاز این مسیر باشد — اگر ارادهای برای عدالت وجود داشته باشد.