زندگی نامه فرمانده شهید سید حسین علوی
شهید سید حسین علوی فرزند سید حسن شاه درسال 1329 شمسی در یک خانواده فقیر اما روحانی در منطقه سنگشانده بهسود ولایت میدان وردک دیده به جهان گشود.
درسن شش سالگی پدر بزرگوارش را از دست داد و تحت سرپرستی مادرش قرار گرفت. مدتی در زادگاهش (سنگشانده) زندگی کرد.
شهید علوی درسال 1359 شمسی با تعداد از مجاهدین در منطقه قول غلام حسین درولایت میدان وردک مستقر شدند و در جهاد علیه تجاوز روسها نقش فعالی داشت و همچنان در سال 1360 شمسی مدت چهل روز در پغمان با جمعی از مجاهدینش در مقابل روسها تجاوز ایستادگی نمودند. شهید علوی در مبارزات با روسها دردره میدان ،سنگلاغ وپغمان حماسه ها آفرید از جمله در سال 1364 شمسی که قوای ابر قدرت شوروی در دره میدان هجوم آوردند ایشان در قول غلام حسین کوتل اونی از اول عاشورا تا شب یازدهم علیه متجاوزین جنگید و در نهایت قوای شوروی با سقوط چند فروند هلیکوپتر و چند دستگاه تانک و تلفات صدها نفر عقب نشسنی کردند و در سال 1365 شمسی که مجددا دره میدان مورد هجوم قرار گرفت که باز هم اکثر مجاهدین عقب نشینی کردند و شهید علوی با تعداد از هم رزمانش در سیاه پهتاب راه را بر آنان بستند ودرگیری به مدت سه روز ادامه یافت . وباز هم قوای شوروی با تلفات جانی و تجهیزات مجبور به عقب نشینی شدند درسال 1366 شمسی بار دیگر با نیروی مجهزتر در دره میدان هجوم آوردند که شهید علوی در ساحه بند خواجه محمد راه را بر دشمن بستند و بعد از پنچ روز در گیری قوای روس متقبل شکست شدند.
قرارگاه مستحکم و پرقدرت اش در قول غلام حسین و کوههای اونی دژ استواری بود برای دفاع از آرمانها و ایمان مردم همیشه در صحنه هزاره جات که از احدی پوشیده نیست.
شهید علوی مرد خدا بود و وجودش مملو از عشق خدایی، فضایی قرارگاه این مرد بزرگ همواره پر از معنویات نسبت به محبوبش بود. دعاهای کمیل ، توسل، ندبه،وحدت و دروس توضیح المسائل همواره حتی در شرایط جنگ برگزار میشد. هچمنان مدرسه یی در دره اونی احداث نمود که هم اکنون از جمله مدرسه های مطرح میباشد.
در اوایل انقلاب تنها شش نفر باسواد در تمام دره اونی وجود داشت که با تلاش های پیگیر شهید علوی و احداث یک باب مدرسه که در سال 1368 صورت گرفت تا سال 1375 دروس مکتب تا صنف هشتم و دروس مدرسه ای تا مقطع حاشیه وجود داشت .
شهید علوی همیشه با مردم و متنفذین مشورت میکرد و در کار هایش عدالت را پیشه خود ساخته بود. شهید علوی خودش را از مردم میدانست و همیشه با مردم بود در کار های کوچک سهم میگرفت و وظایف خود را به عهده ی کسی دیگری نمیگذاشت .
در جنگ ها خودش پیش قدم بود و اگر جنگ سرد میبود در ایجاد و احداث سنگر ها با مجاهدین کمک مینمود.
در سال 1357 که از ایران بازگشت در جبهات استقامت علیه دشمن قرار داشت و در اخیر ماه جدی 1369 در کشور پاکستان در جلسات شورای قوماندانان شرکت کرد و چندی بعد در مجمع شیعیان در ایران حضور داشت و در سال 1370 به زادگاهش بازگشت و در آزادی کابل شرکت نمود . زمانی که جنگ های داخلی در کابل آغاز شد شهید علوی سمت میانجی را داشت و زمانیکه با تاسف جنگهای داخلی از کتنرول خارج شد از کابل به سمت اونی حرکت نمود.وقتیکه مردم غرب کابل از طرف وهایبون مورد حمله قرار گرفتند شهید علوی درقله های پغمان سنگرهای مستحکمی را برای مقابله با دشمنان ایجاد نمودند وبا شجاعت تمام حملات دشمن را از بالای کوهای پغمان مهار نمود. وهمین سنگر ها بود که آقای سیاف حاضر صلح با مسئولین تشییع گردید.
تا اینکه عده ای از دنیا پرستان وبنده گان قدرت در عوض این خدمات پربها شهید علوی طرح ترور ایشان را چیدند. و برادرش را در تاریخ 17/7/1375 در منطقه عرب کجاب باز داشت کردند . مدتی جلسات در مورد آزادی برادرش ادامه پیدا کرد تا اینکه در تاریخ 22/8/1375 در منطقه سل برده این مرد حماسه ساز را در جلسه مهمانی به همراه پنچ نفر از هم رزمانش نا جوانمردانه به شهاد رسانیدند و اجساد این عزیزران درست ماننده شهدای کربلای سه شبانه روز در روی خاکها ماندند و در روز چهام طایفه ی بنی اسد که در دره اونی سکونت دارند جنازه ها را از تروریست ها در بدل پول خریداری نموده و به خاک سپردند بعد از شهادت ایشان در صورتی که هنوز برادرش در زندان به سر میبرد تمام اموال شخصی و ملی را از خانه قرار گاه شهید به سرقت بردند .
چندی بعد برادرش از زندان آزاد و با خانواده اش به پاکستان و ایران مهاجر شدند زیرا بعد از شهادت شهید علوی خانواده اش مورد آزار و اذیت دشمنانش قرار گرفتند.
روحش شاد و یادش گرامی باد.
شهید سید حسین علوی فرزند سید حسن شاه درسال 1329 شمسی در یک خانواده فقیر اما روحانی در منطقه سنگشانده بهسود ولایت میدان وردک دیده به جهان گشود.
درسن شش سالگی پدر بزرگوارش را از دست داد و تحت سرپرستی مادرش قرار گرفت. مدتی در زادگاهش (سنگشانده) زندگی کرد.
شهید علوی درسال 1359 شمسی با تعداد از مجاهدین در منطقه قول غلام حسین درولایت میدان وردک مستقر شدند و در جهاد علیه تجاوز روسها نقش فعالی داشت و همچنان در سال 1360 شمسی مدت چهل روز در پغمان با جمعی از مجاهدینش در مقابل روسها تجاوز ایستادگی نمودند. شهید علوی در مبارزات با روسها دردره میدان ،سنگلاغ وپغمان حماسه ها آفرید از جمله در سال 1364 شمسی که قوای ابر قدرت شوروی در دره میدان هجوم آوردند ایشان در قول غلام حسین کوتل اونی از اول عاشورا تا شب یازدهم علیه متجاوزین جنگید و در نهایت قوای شوروی با سقوط چند فروند هلیکوپتر و چند دستگاه تانک و تلفات صدها نفر عقب نشسنی کردند و در سال 1365 شمسی که مجددا دره میدان مورد هجوم قرار گرفت که باز هم اکثر مجاهدین عقب نشینی کردند و شهید علوی با تعداد از هم رزمانش در سیاه پهتاب راه را بر آنان بستند ودرگیری به مدت سه روز ادامه یافت . وباز هم قوای شوروی با تلفات جانی و تجهیزات مجبور به عقب نشینی شدند درسال 1366 شمسی بار دیگر با نیروی مجهزتر در دره میدان هجوم آوردند که شهید علوی در ساحه بند خواجه محمد راه را بر دشمن بستند و بعد از پنچ روز در گیری قوای روس متقبل شکست شدند.
قرارگاه مستحکم و پرقدرت اش در قول غلام حسین و کوههای اونی دژ استواری بود برای دفاع از آرمانها و ایمان مردم همیشه در صحنه هزاره جات که از احدی پوشیده نیست.
شهید علوی مرد خدا بود و وجودش مملو از عشق خدایی، فضایی قرارگاه این مرد بزرگ همواره پر از معنویات نسبت به محبوبش بود. دعاهای کمیل ، توسل، ندبه،وحدت و دروس توضیح المسائل همواره حتی در شرایط جنگ برگزار میشد. هچمنان مدرسه یی در دره اونی احداث نمود که هم اکنون از جمله مدرسه های مطرح میباشد.
در اوایل انقلاب تنها شش نفر باسواد در تمام دره اونی وجود داشت که با تلاش های پیگیر شهید علوی و احداث یک باب مدرسه که در سال 1368 صورت گرفت تا سال 1375 دروس مکتب تا صنف هشتم و دروس مدرسه ای تا مقطع حاشیه وجود داشت .
شهید علوی همیشه با مردم و متنفذین مشورت میکرد و در کار هایش عدالت را پیشه خود ساخته بود. شهید علوی خودش را از مردم میدانست و همیشه با مردم بود در کار های کوچک سهم میگرفت و وظایف خود را به عهده ی کسی دیگری نمیگذاشت .
در جنگ ها خودش پیش قدم بود و اگر جنگ سرد میبود در ایجاد و احداث سنگر ها با مجاهدین کمک مینمود.
در سال 1357 که از ایران بازگشت در جبهات استقامت علیه دشمن قرار داشت و در اخیر ماه جدی 1369 در کشور پاکستان در جلسات شورای قوماندانان شرکت کرد و چندی بعد در مجمع شیعیان در ایران حضور داشت و در سال 1370 به زادگاهش بازگشت و در آزادی کابل شرکت نمود . زمانی که جنگ های داخلی در کابل آغاز شد شهید علوی سمت میانجی را داشت و زمانیکه با تاسف جنگهای داخلی از کتنرول خارج شد از کابل به سمت اونی حرکت نمود.وقتیکه مردم غرب کابل از طرف وهایبون مورد حمله قرار گرفتند شهید علوی درقله های پغمان سنگرهای مستحکمی را برای مقابله با دشمنان ایجاد نمودند وبا شجاعت تمام حملات دشمن را از بالای کوهای پغمان مهار نمود. وهمین سنگر ها بود که آقای سیاف حاضر صلح با مسئولین تشییع گردید.
تا اینکه عده ای از دنیا پرستان وبنده گان قدرت در عوض این خدمات پربها شهید علوی طرح ترور ایشان را چیدند. و برادرش را در تاریخ 17/7/1375 در منطقه عرب کجاب باز داشت کردند . مدتی جلسات در مورد آزادی برادرش ادامه پیدا کرد تا اینکه در تاریخ 22/8/1375 در منطقه سل برده این مرد حماسه ساز را در جلسه مهمانی به همراه پنچ نفر از هم رزمانش نا جوانمردانه به شهاد رسانیدند و اجساد این عزیزران درست ماننده شهدای کربلای سه شبانه روز در روی خاکها ماندند و در روز چهام طایفه ی بنی اسد که در دره اونی سکونت دارند جنازه ها را از تروریست ها در بدل پول خریداری نموده و به خاک سپردند بعد از شهادت ایشان در صورتی که هنوز برادرش در زندان به سر میبرد تمام اموال شخصی و ملی را از خانه قرار گاه شهید به سرقت بردند .
چندی بعد برادرش از زندان آزاد و با خانواده اش به پاکستان و ایران مهاجر شدند زیرا بعد از شهادت شهید علوی خانواده اش مورد آزار و اذیت دشمنانش قرار گرفتند.
روحش شاد و یادش گرامی باد.
سید محمد حسین علوی مشهور به ( علوی قول غلام حسین )
چرا ؟! چگونه ترور و به شهادت رسید ؟!
مقدمه مطلب کارنامه های مبارزاتی شهید :
– دراوخرسال (۱۳۵۹ اوایل ۱۳۶۰) اولین پایگاه نظامی پاسداران جهاد را بنام پایگاه ( امام مهدی عج) در قول غلام حسین سیاه خاک جلریز ایجاد کرد
– در نیمه سال ۱۳۶۰ قرارگاه مبارزه ای شهری کابل را در ساحه ای پغمان ایجاد با مجاهدین بهسود ، سنکلاخ ، ترکمن حملات متواتر شهری را علیه مراکز دولت وقت، در ساحات ارغندی، قلعه حیدر خان ، دشت برچی کمپنی انجام داد
– در برج اسد ۱۳۶۳ کاروان انتقال اسلحه افراد سازمان نصر توسط نیروهای حرکت انقلاب در ساحه ای گردنه مامکی تا بند خواجه ممد دره میدان خلع سلاح وبه شمول قمندان مشهور سازمان نصر عبدالحسین محمدی به اسارات گرفته شد جنگ تنظیمی حرکتین و سازمان نصر اغاز ومدت دوماه طول کشید نیروهای سازمان نصر مجبور به عقب نیشنی به سمت بهسود گردید شهید احمد حسین علوی به حمایت مردم برخاست ضد حمله را ازکوتل اونی اغاز کرد باپیشروی را تا پل مهراب جلریز انجام داد ، دراثرهمین فشار مقاومتی مجاهدین دره میدان را وادار به مصالحه نمود اسیران را ازاد کرد
– درجریان حملات تهاجمی دولت کمونیستی در طول سالیان جهاد تا سقوط دولت کمونیستی بارها پایگاه ان درقول غلام حسین هدف حملات هوایی قرار گرفت با وجود تلفات سنگر های دفاعی اش را دربرابر حملات زمینی وهوایی حفط نمود وهم در جنگ های ذات البیتی بین حرکت ونصر لی بی طرفی خویش را حفظ وارد جنگ های جناحی شیعی نه شد.
– درسال ۱۳۶۸ دراولین اعلامیه ۹ حزب تشیع تحت نام حزب وحدت اولین قومندانی که در ولایت میدان در قرارگاه مرکزی وتمام سنگر های خویش بیرق حزب وحدت را برافراشت علوی قول غلام حسین بود ، این درحالی بود که اکثریت قومندان های سازمان نصر در سیاه خاک ، سرچشمه بهسود به دنبال ایجاد سازمان نصر نوین سرگردان بودند
– درسال ۱۳۷۱ با سقوط حکومت نجیب شهید سید محمد حسین علوی همراه با مجاهدین سیاه خاک ، بهسود ، بانیروهای عبدالحسین محمدی ، فاضلی ، ابراهیمی در سقوط میدانشهر نقش فعال داشت درجنگ که بین نیروهای شیعه و غند عربها وابسته به حزب اسلامی به تاریخ (۱۰ / ۴ / ۱۳۷۱ ) به وقوع پیوست سه نفر از قمندان های برجسته ای حزب وحدت که در فوق نامبرده شد با تعداد از نیروهای شان شهید و سید احمد حسین علوی هنگام عقب نشینی توسط نیروهای اتحاد سیاف به اسارت درامد بعد به کمک مجاهدین شیعه پغمان از اسارت رها گردید.
– بعد از سقوط افشار در ۲۲ دلو ۱۳۷۱ که حملات وقفه ای وتهدیدی اتحاد از ساحات پغمان علیه ساحات مسکونی دشت برچی وساحات تحت تصرف حزب وحدت درغرب کابل جریان داشت وبیم ان میرفت که این حملات به یک تهاجم وسعی همانند فاجعه افشار علیه غرب کابل زمینه پیدا نماید، در برج جوزا سال ۱۳۷۲ به تشویق ایت ا،،، فاضل واکبری، مرحوم شهید علوی همراه بامجاهدین مردان دره سنگلاخ سنگر های تعرضی وتهدیدی را از سلسله کوه های سنگلاخ مشرف به پغمان ایجاد نمودند ، این سنگر ها باعث شد که تهدیدات حملات اتحاد سیاف علیه غرب کابل کاملن رفع ودفع گردد
– دراویل سال ۱۳۷۴ دره سنگلاخ بدست طالبان افتاد شهید سید احمد حسین علوی دوباره سنگر دفاعی اش را در قول غلام حسین در برابر طالبان تقویت نمود وجلو پیش روی طالبان به سمت مناطق شیعه نشین سیاه خاک بهسود راانسداد کرد.
– به تاریخ ۵/ ۴ /۱۳۷۴ شاخه ای حزب وحدت به رهبری کریم خلیلی در یک حمله ای برق اسا مرکز ولایت بامیان را تصرف کرد نیروهای دولت ومتحدین ان که شامل نیروهای حزب وحدت اکبری و شیخ اصف محسنی می گردید تا ساحات شش پل ولولنج وادار به عقب نشینی شدند.
شیخ اکبری که ورث ، دایکندی را باخود داشت تصمیم گرفته بود، تا برای تصرف بامیان از دست کریم خلیلی ضد حمله را انجام دهد شهید سید محمد حسین علوی بامتابعت از فیصله شورای مرکزی جناح اکبری در کابل بسیج نیرو وحمله به بامیان را علیه جناح کریم خلیلی با وجود فشار های اکبری ودولت شیعه کشی خوانده رد نمود.
×————————————————————-×
۱ – چرا اقدامات متواتر به ترور شیخ محمد اکبری صورت می گرفت: ؟!
این چهارمین پلان ترور، بدون نتیجه بود که علیه شیخ اکبری انجام می یافت، اما در هربار یکی از کلیدی ترین کادر های جناح اکبری قربانی گردید ولی خودش معجزه اسا نجات یافت.
باراول( در ۶ جوزای ۱۳۷۳) باردوم (در ۱۶ اسد ۱۳۷۳) بارسوم در جنگ ۲۳ سنبله اولین هدف قرارگاه اکبری درکارته سه بود بار چهارم هم پلان ترور در قول غلام حسین سیاه خاک.
علت این اقدامات:
بعد از سقوط حکومت کمونیستی سرویس استخباراتی( ای اس ای ) تا زیر ریش کادر رهبری حزب وحدت نفوذ نموده بود.
رهبری این شبکه فکر میکرد که شیخ محمد اکبری وجناح او وابسته به سپاه ایران و شکل دهنده ای استحکام ستون های قدرت احمد شاه مسعود بین ملت شیعه وهزاره است که باحذف ونابودی این جناح شیعه وهزاره یک پارچه شده و تحت مدیرت شان قرار خواهد گرفت.
۲- چگونگی نجات شیخ محمد اکبری وقرباتی شدن سید محمدحسین علوی در قول غلام حسین سیاه خاک.!!
– منبع گذارش ریاست کمیسیون اطلاعات وامنیت جناح اکبری:
طبق راپور کشفی (۱۴ قوس ۱۳۷۵) شبکه ای استخباراتی احمدشاه مسعود راپوری را دریافت می کند که نفوذی های( ای اس ای) در حزب وحدت خلیلی برای ترور شیخ محمد اکبری رهبر انشعابی حزب وحدت در قول غلام حسین( سیاه خاک) دره میدان سرمایه گذاری نموده است.
به شیخ پیام می دهند که چرخبال می فرستیم بیاید پنجشیر جلسه مهم داریم، اما شیخ که بعد از سقوط کابل بدست طالبان درمدت دو ماه چند روز قبل با سران حکومت متواری شده ای استاد ربانی کدام رنجشی دارد بهانه اورده از کار های مهم که جهت امورات نظامی در هزاره جات دارد صحبت کرده جواب رد میدهد.
هفته بعدی خطر جدی می شود احمد شاه مسعود مسولین متواری شده ای سفارت جمهوری اسلامی ایران را درپنجشیر در جریان قرار میدهند.
دو نفر از مسولین سفارت ایران با سید رحمت ا،،،، مرتضوی عضو شورای مرکزی جناح اکبری با چرخبال به بهانه ای مذاکره به قول غلام حسین امده ، شیخ اکبری را وادار می نمایند تا جهت مذاکرات مهم( دوشنبه ۱۹ قوس ) بااحمدشاه مسعود اشتراک نماید شیخ را با چرخبال باخود شان به پنجشیر می برند.
این درحالی بوده که شیخ محمد اکبری رهبر حزب با سید محمد حسین علوی مسوول عمومی پایگاه نظامی قول غلام حسین روز( ۲۲ قوس) از پوسته های سرکوهی به دعوت قمندان سعادت وعده ای دیدار داشته اند.
قمندان سعادت از قمندانهای سازمان نصر یکسال قبل به جناح اکبری پیوسته بود و تمام نیروهایش از جانب شیخ محمداکبری اکمال می گردید.
چون اکبری به پنجشیر رفته است در روزمعینه سید محمد حسین علوی مسوول عمومی نظامی پایگاه طبق وعده قبلی با چهار نفر محافظین وراننده اش به سمت قرارگاه نظامی قمندان سعادت حرکت می کند حوالی ساعت یک بجه بعد از ظهر در نزدیکی های نارسیده به قرارگاه قمندان سعادت باانفجار ماین ریموت کنترول ویا تیر اندازی افراد قمندان سعادت مواجه شده به شمول خودش چهارنفر بادیگارد، هریک رمضان معنوی،سید امین،نوری ، شجاعی ونفری پنجمی راننده اش به شهادت می رسند.
روح شهدا شاد، یادشان گرامی باد.
همه واکنش‌ها:
۷۰
