Breaking News

یک فاجعه و هزار علامت سؤال؛ چه چیزی پدر را به سر بریدن پسر رساند؟

حادثه‌ای که در روستای «پهلوانان» ولسوالی آب‌کمیری ولایت بادغیس رخ داد ـ قتل یک نوزاد هشت‌ماهه به‌دست پدرش ـ نه یک تراژدی فردی بلکه نمادی دردناک از فاجعه‌ای فراگیرتر است؛ فاجعه‌ای به نام «فروپاشی اجتماعی در سایه فقر ساختاریافته».

در نگاه نخست، ممکن است این واقعه را یک جنایت بیمارگونه تفسیر کنیم؛ اما چنین خشونت تکان‌دهنده‌ای تنها زمانی رخ می‌دهد که انسان به آخر خط برسد. وقتی فقر، ناامیدی، بی‌پناهی و بی‌ثباتی مزمن، ذهن و روان فرد را محاصره کنند، آن‌چه باقی می‌ماند، فقط انفجاری کور از خشونت یا مرگ است.

افغانستان، امروز گرفتار حلقه معیوبی است که در آن فقر، خشونت و حکومت اقتدارگرای طالبان، یکدیگر را تقویت می‌کنند. طالبان که با شعار برقراری امنیت و عدالت بر سر کار آمدند، نه تنها نتوانسته‌اند ساختارهای اقتصادی و رفاهی را احیا کنند، بلکه خود به یکی از دلایل اصلی فلاکت مردم بدل شده‌اند. جامعه‌ای که هیچ روزنه‌ای برای زندگی انسانی، حمایت روانی، اشتغال و آینده‌ای قابل پیش‌بینی ندارد، لاجرم به قهقرا می‌رود.

قتل کودک در بادغیس، فقط یک «رویداد» نیست؛ پژواکی است از سکوت سنگین جامعه جهانی، از کم‌کاری نهادهای امدادی، و از بحرانی که هیچ مرز جغرافیایی نمی‌شناسد. سازمان‌های حقوق بشری و نهادهای امدادرسان، اکنون باید بپذیرند که کمک‌های بشردوستانه صرفاً با کیسه‌های گندم و روغن پایان نمی‌یابد. جامعه افغانستان، به حمایت روانی، به بازسازی زیرساخت‌های اجتماعی و به امید نیاز دارد.

اگر امروز جامعه جهانی فقط نظاره‌گر بماند، ممکن است فردا داستان‌های مشابهی از گوشه‌وکنار افغانستان بشنویم؛ و آن روز دیگر، حیرت و تأسف، کافی نخواهد بود.

About روند فکری انقلاب سبز

Check Also

بحران آب در کابل؛ هشدار درباره نابودی کامل آب‌های زیرزمینی تا سال ۲۰۳۰

هم‌زمان با افزایش جمعیت، کاهش بارندگی و حفاری‌های بی‌رویه، پایتخت افغانستان در آستانه‌ی یک فاجعه‌ی …

جواب دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *