Home سادات افغانستان ولایت تخار

ولایت تخار

79
0
ولایت تخار
ولایت تخار
ولایت تخار، به مرکز تالقان، جمعیت 830,319، مساحت کیلومتر 12,376، زبان فارسی دری، ازبکی، ۱۷ ولسوالی: اِشکمِش، بَنگی، بهارک، تالقان،چال، چاه‌آب، خواجه بهاءالدین، خواجه غار، دَرقَد، دشتِ قلا، روستاق، فَرخار، کَل‌افغان، نمک‌آب، وَرسَج، هزارسَموچ، یَنگی‌قلا.
ولایت تخار( تالقان- طالقان ): ولایت تخارناحیه یی باتاریخ کهن ازجانب شمال به رودخانهءآموازسمت جنوب به ولایت پروان ،ازطرف شرق به ولایت بدخشان وازسوی غرب به ولایات کندزوبغلان پیوست است.
باید گفت که نام بعدی تخارستان یعنی قطغن هم مربوط می شود به طایفه یی به همین نام که درقرن 18 میلادی ازسمرقندبه این ناحیه آمده آن را اشغال کردند. آنگاه که افغانستان درنیمهءسدهءبیستم درتشکیلات اداری ازهفت ولایت به ولایات متعددتقسیم شد شهرتالقان مرکزولایت تخارقرارگرفت. نام این شهرازگذشته هابه این سودرمتون تاریخی وجغرافیایی به اشکال طالقان طایقان،طایکان،طارکان وتالقان ضبط شده است، دراکثرمنابع ازدوتالقان سخن رفته است:یکی تالقان تخارستان ودیکرطالقان جوزجان،طالقان بلخ درفاصلهءسه مرحله ازمروالرود،چهارمرحله ازفاریاب برسرشاهراه بلخ نشان داده شده است، لسترنج این طالقان رادرچیچکتو قرارمی دهدوبارتولددرقلعهءولی طبق گفتهءیعقوبی طالقان دربین دوکوه بزرگ واقع شده است.
سادات طالقان
در كتاب فخرى آمده است كه: اما جعفر بن القاسم بن اسحاق اطرف له ابن واحدمعقب محمد هذا ابنان معقبان الحسين و اكثر عقبه باالطالقان يسكون هناك و يعرف به علويون فى البهارك . اما طالقان در خراسان قديم نام شهرى بوده كه بين مرو الرود وبلخ است و آن غير از طالقانى فعلى است كه شمال و شرق آن مازندران و غرب آن قزوين است طالقان كه در تاريخ و كتب معتبر تعريف شده امام زاده وارد طالقان مربوط بلخ است كه در شمال كشور افغانستان واقع است.
سید محمد هاشمی فرزند سید میر عبدالرحیم، فرزند حاج عبدالرحمن موسوی نسب هستند، این تیره نسب شان به سید بدرالدین آقا می رسد که مرقدش در شهر شیراز می باشد.
این خانواده سابقا در کرتای چنداول کابل زندگی می کردند و نزدیک پنجاه سال است که در تالقان رفته و در ماههای محرم و مراسم سوگواری اباعبدالله الحسین و اهل بیت(ع) را برپا می دارند و حدود سی سال قبل سید محمد هاشمی منزل شخصی اش را که درمجاورت نمایندگی شرکت سپین زر تالقان قرار داشت وقف می کند که آنجا بنام مهدیه تالقان یاد می شود.
همچنین در کفتر علی حدود چهل خانوار از سادات کرام زندگی می کند، حجت الاسلام جناب آقای سید مجتبی حسینی که قبلا در حوزه علمیه مشهد مقدس ومدرسه رسول اکرم(ص) قندوز تحصیل نموده بعنوان روحانی در آن منطقه ایفای وظیفه می نماید؛ همین طور تعداد از سادات حسینی نیز در آنجا هستند که آنها اصالتا از سادات محترم غزنی بنام سید علی اکبر و سیدعبدالعظیم می باشند و همچنان سید کریم و سید قیوم سادات حسینی اینها از ولسوالی پغمان ولایت کابل بدینجا مهاجرت نموده اند.
سادات ولسوالی رستاق ولایت تخار
سادات در ولسوالی رستاق ولایت تخار كتله قابل توجهی ا زنفوس این ولسوالی پرجمعیت وپهناور را احتوا میكند كه درحیات مادی ومعنوی این ولا یت دارای نقش قابل ملاحظه بوده وهستند كه به عنوان نمونه چند تن از مشاهیر و شخصیت های برجسته أش یاد آوری می گردد :
مولانا سید جعفر خلالی از بزرگان سادات رستاق كه سلسله ای خیلی ازسادات رستاق به ایشان مرتبط می شود پسرحضرت سیدعبدالصمدخواجه ونواسه حضرت سیدمحمدداود می باشندکه به یازده واسطه به حضرت قطب العارفین سیداحمد مشهور به مخدوم اعظم(ره) وبه سی ودو مرتبه سلسله ای خاندانی شان به حضرت زهرا(س) بنت حضرت سیدالمرسلین محمد مصطفی( ص) مختوم میگردد. ایشان عارفی سوخته جان وصوفی وارسته ای بودند كه ازعلوم اسلامی بهره وافی داشته و درسایه کسب ریاضت وطاعت حایزمقام ولایت گردیده، بسیاری ازرجال درعلوم قال وحال به حضورشان نایل اکتساب فضایل گردیده اند. سیدجعفر خلالی در روستای سررستاق ولسوالی رستاق دیده به دنیا گشوده علوم متداوله را در بخارا به اتمام رسانده بعداز اکمال علم دو باره به زادگاه شان برگشته وبه ارشاد وهدایت پرداختند. مرحوم خلالی باتمام اوصاف فوق یک شخص ادیب وشاعرلبیبی بودند که شعر نیز می سرودند. گرچه تعداد مولفات شان را زیادتر میگویند اما فعلا ازجمله آثار منسوب به سلسله تألیفات آنها میباشد سه مجلدکتاب است که دوجلدآن به نام های «گلشن عشق و چمن عشق» در علم تصوف و دیوان اشعارشان می باشد. مرحوم سید جعفر خلالی(ره) در سال 1284 هجری قمری از این عالم فانی بدرود حیات گفته وبه جوار رحمت حق پیوسته است، مرقد جناب خلالی در روستای سررستاق ولسوالی رستاق تخار هست، گرچه به حال اسف بار وعاری از هرگونه ترمیم واعمار افتاده ولی مردم به آن اخلاص وارادت زیاد دارند.
یکی دیگر از مشاهیر رستاق تخار، مرحوم ایشان وكیل سید امان الدین خان از دهكده سررستاق، نویسنده، ادیب، سرشناس قوم واهل سیاست بودند، او برای تأمین حق وعدالت در طول حیات شان در برابر زورمندان محل واداره حكومتی از هیچ سعی وتلاش دریغ نورزیده اند، به همین نگرانی حكومت وقت ایشان را طور نظر بند به كابل خواسته ودر ظاهر به عنوان احترام به موصوف واستفاده ازمشوره های شان، ولی در واقع مراقبت پیگیر ودقیق از حركات وفعالیت های سیدامان الدین خان را نزد خود نگه داشتند، یك دوره موصوف به وظیفه وكالت مردم رستاق در شورای وقت برگزیده شده بودند، هنگامیكه به علت كشیده گی در سیاست های دولت روسیه وافغانستان، قوای روسی منطقه درقد افغانستان را اشغال واعلام كرد كه آن را به قلمرو خود ضم می سازد، هیأتی از جانب دولت افغانستان جهت روشن كردن وحل موضوع به ریاست وكیل سید امان الدین خان رستاقی اعزام نمود كه به حسن تدبیر ودرایت موصوف قضیه به نفع مردم وكشور افغانستان حل ومقامات روسی منطقه درقد را دوباره به افغانستان اعاده نمودند.
پروفیسور دكتر سیدمحمد موسی توانا از دانشمندان و یکی دیگر از مشاهیر و ممتاز علوم اسلامی كشورمی باشد. مرحوم توانا از بنیان گزاران جنبش اخوان المسلمین در افغانستان، ازاستادان ورزیده دانشگاه كابل، از دهكده سررستاق ولسوالی رستاق ولایت تخار كه بعد ازاكمال تحصیلات علوم دینی در مدارس غیر رسمی وارد دانشكده شرعیات دانشگاه كابل گردیده، بعد از فراغت به درجه اعلی به حیث استاد درآن دانشكده پذیرفته شده، سپس غرض تحصیلات عالی عازم كشور مصرگردیده و او دوره ماستری بعد دكترا را دردانشگاه الازهر قاهره موفقانه سپری نموده ودر رشته فقه اسلامی واجتهاد تخصص حاصل وبه وطن باز گشتند، ازجمله آثارشان كتابی به نام «الاجتهاد ومدی حاجتناالیه» به زبان عربی درقاهره به چاپ رسیده است. بعد ازمدتی تدریس در اثر آغاز بحران دركشور ، به پشاور پاكستان مهاجر ود رآنجا در دانشگاه دعوت وجهاد ودیگر نهاد های تحصیلی به تدریس می پرداختند، پس از استقرار دولت اسلامی با پیروزی مجاهدین وی به حیث وزیر تحصیلات عالی دركابینه حضرت صبغت الله مجددی تعیین شدند ولی نظر به ذوق علمی وروان فروتنی كه داشتند از پذیرفتن این پست خود داری نمود، همچنان به تدریس در دانشكده شرعیات دانشگاه كابل وبعداً دانشكده شرعیات دانشگاه تخار پرداختند. پروفیسور توانا از ادامه جنگ میان مجاهدین بسیار ناراحت بوده وآنرا صدمه بزرگی به آرمانهای والای راهیان حقیقی راه اسلام میدانستند ، به همین مقصود بارها كوشیدند میان اطراف درگیر میانجیگری نمایند وموفقیت هایی هم دراین زمینه به دست آوردند ولی چون قضیه بالاتر ازخواست سیاستمداران افغانستان بود، این مساعی به موفقیت های نهایی خود نرسید.
استاد توانا سرانجام در اثر مریضی که عاید حال شان بود داعی اجل را لبیك گفته به حق پیوستند ودر دهكده سررستاق در جوار مرقد حضرت خلالی به خاك سپرده شدند.
حضرت مولانا سیدهاشم ازعلمای برجسته، متقی وواقع بین ولسوالی رستاق تخار بودند ، ایشان در گذر شوره پزی رستاق متولد وغرض تحصیلات عالی به كشور هند رفته، در مدرسه معروف دیوبند تحصیل نموده و پس از سالیان تحصیل به وطن بازگشتند و درمدارس مختلف شهر رستاق به تدریس، امامت وخطابت پرداخته، مردم را از دانش ورهنمایی های شان بهره مند می گردانیدند.
مولوی سید هاشم خان برعلاوه تبحر چشمگیرشان قرائت دلپذیری داشتند كه هنگام نمازجماعت رقت وانكسارعجیبی را در روح وقلب مقتدیان خود القا مینمودند، مولوی صاحب باجهل وخرافات مبارزه كرده ، درمقابل آنانی كه ازنادانی پیشرفت های علوم را كفر وبی دینی قلمداد میكردند به حساسیت تمام مقابله نموده ودراین خواست حلقه ای را به زعامت خود دررستاق ایجاد كردند كه در نتیجه تبلیغ وروشنگری ایشان مردم از حقایق اصیل دین آگاه گشتند ودرحقیقت دوران حیات مولوی سید هاشم خان در رستاق انقلاب فرهنگی آرامی بود كه برداشت خرافاتی مردم را از دین تغییر داد ومردم را در اوضاعی كه تحولات تكنالوژی ازقبیل رادیو، تلفن وموتر تازه آغاز یافته و از حقایق علم و تمدن دین اسلام آگاه نمود.
سیدامان الله هاشمی فرزند مولوی سید هاشم مرحوم جوانی مبارز ودانشمند كه تعلیمات ثانوی را دررستاق تخار وتحصیلات عالی را در فاكولته ساینس دانشگاه كابل به درجه عالی به پایان رسانیده و در لیسه تالقان ولایت تخار به حیث معلم مقرر ودر اثر آغاز بحران وضرورت قیام مسلحانه، وظیفه را ترك گفته به كوهپایه ها شتافته ونخستین هسته های جهاد را تشكیل داد، آقای هاشمی از لحاظ فكری رهبر نیرومند ودانای جهاد، از لحاظ نظامی همپایه شهید احمد شاه مسعود فقید بود، او درهماهنگی فعالیت فرماندهان وتشكیل یك مركز مشترك نقش فعال داشت ونخستین بار ابتكار ایجاد شورای نظار را طرح كرد ولی عمر كوتاهش موقع نداد كه آن را به سررساند تاكه به وسیله همرزم وهم سنگر صادقش احمدشاه مسعود این آرمان به عمل انجامید. آقای هاشمی آثاری در زمینه حقایق اسلامی و شیوه های نبرد مسلحانه دارد، اخیراً سیمیناری پژوهشی در باره شخصیت وی از سوی مجاهدین برگزار گردید؛ سیدامان الله هاشمی درحالیكه مصروف رهبری وانسجام امور جهاد دركوهپایه های فرخار وورسج تخار برضد روسها وعمال آنها بود در اثر بمبارد طیاره روس به شهادت رسید.
سیدامام الله مشهور به سید جان فرزند سید عبدالله در گذر کریم بایی شهر كهنه رستاق پا به عرصه وجود گذاشته , چند صنفی را درمکتب به تعلیم پرداخته ولی به علت فقر اقتصادی برای کار عازم کشور ایران گردید، هنوز چندسالی را در آن کشور سپری نکرده بود که جهاد برضدروس ها وحکومت خونین وضدمردمی تره کی آغاز شد، اوهمراه با کاردر ایران به قدرت استعداد وذکاوت خارق العاده اش مطالعات گسترده ای در مسایل اسلامی نموده، به وطن بازگشت ودر حوالی شهر قندوز به فعالیت های مسلحانه به ضد قوای اشغالگر پرداخته به سرعت به یک فرمانده ورزیده، دانا وپر معلومات، باتقوا ومخلص مبدال گردیده و شهرت وآوازه فراوان یافت وعملیات های اوبر ضد خلقی هاوپرچمی ها، طرفداران رژیم مستبد را به مشکلات عدیده مواجه ساخت، جبهه تحت رهبری او به عقلانیت، التزام به عدالت اسلامی، حمایت از فقرا ومظلومان، خودداری جدی وپیگیراز تجاوز به مال ودارایی مردم وفادار ماندتاآنکه در اثریکی ازکمین های قوای روسی درسال 1362 خورشیدی جام شهادت نوشید ودر قریه گورتپه شهر قندوز مدفون گردید.
سیدحمیدالله فرزند مولوی سید افضل کاکای سید جان مرحوم پس ازشهادت برادرزاده اش فرماندهی جبهه را به عهده گرفت، اونیز راه سید جان وخصوصیت های اورا به حیث یک فرمانده خوشنام وموفق در پیش گرفت، پس از پیروزی حکومت مجاهدین به حیث رییس شرکت سپین زر توظیف شد، در زمان طالبان تحت قیادت شهید احمد شاه مسعود به مقاومت آهنین بر ضد طالبان پرداخت وضربات شدیدی را بر نیروهای طالبان در تخار وقندوز وارد آورد وسرانجام دریک توطئه مرموز در ساحه دشت ارچی قندوز درسال1377 خورشیدی به شهادت رسید.
ایشان سید اعظم از گذر ایشانهای رستاق هست، هرچند او دارای تحصیلات رسمی مکتبی ودانشگاهی نبود ولی شاعری بدیهه گووخوش کلامی بود که به مناسبت های مختلف اشعار نغزی سروده است ، جمعی از سروده های او اخیراً گردآوری شده ولی تا به حال به چاپ نرسیده است. سید اعظم که در اشعارش اعظم تخلص میکرد شاعر مردمی بود که برهه ها وگونه های دقیق لحظات زندگی فقیرترین وپایین ترین اقشار اجتماعی را به نظم کشیده وانعکاس داده است . قصیده ای در تصویر کُرد ترکاری دارد که خیلی زیبا ودل انگیز است.
ایشان امرالله که ازسرشناسان ومتنفذین رستاق ازروستای قزل قلعه است، علاوه برآنکه درحل وفصل قضایای مردم نقش فعال داشت، به رفع مشکلات آنان می پرداخت وسعی میکرد تا از منازعات واختلافات اوشان در پرتو احکام شرع واخلاق اجتماعی جلوگیری کند، او شخص مهمان نواز وجواد بود، وی علاوه بر کلانی قوم، سوار کار نیرومندی بود که اسب های بزکشی را می پرورید وخود به حیث یک چاپ انداز ماهر در مسابقات بزکشی محلی شرکت می ورزید وبه چاپ اندازی که ورزش سخت وخطرناکیست، شهرت داشت. اودر سال 1386 در ولسوالی رستاق چشم ازجهان پوشید.
قزل ایشان؛ چون چهره گلابی ونورانی داشت وشخص پرهیزگار وبا خدا بود به اصطلاح ازبکی به قزل یعنی سرخ معروف گردیده بود. این مرد با آنکه دارای تحصیلات رسمی نبود وسواد هم نداشت ولی از طبیبان ماهر ولسوالی رستاق بود، به خصوص درطب استخوان که با استفاده از ذکاوت وتجربه شخصی خود به معالجه دست وپای شکسته وبیجاشده می پرداخت وقرارحکایت مردم چنان دراین فن ازتوانایی فوق العاده برخوردار بود که هیچ معالجه او نتیجه منفی نداشت ، شهرت قزل ایشان که در اصطلاح محل به شکسته بندی معروف است، تمام ولایات شمال وشمال شرق را فراگرفته بود ، حتی نیازمندان از مزارشریف، بدخشان وپروان که از معالجات متعدد مأیوس میگردیدند از راههای دور سفرکرده نزد او مراجعه می نمودند واو باوسایل بسیار اندک به معالجه می پرداخت. جالب است که تداوی او در حالیکه حد اعظم یک ساعت را در برنمی گرفت ولی مریض در ظرف دوسه روز وحد اکثر تایک هفته به کلی صحت یاب می شد، اگر به استعداد ومهارت اوتوجه می شد ووسایل مدرن در دسترس او قرار داده می شد، به یقین که یک اورتوپیدیست معروف کشور می گردید، ولی با تأسف که همه مهارت واستعدادش با مرگ اودفن شد.
حاجی سید فخرالدین یکی از تاجران مشهور رستاق ولایت تخاراند، او در دورانی که رستاق به حیث یک بندر مهم تجارتی با ارتباط دادن ختلان به تخار وبدخشان حلقه وصلی در جاده بزرگ تجارتی چین وآسیایی میانه به هند وجنوب آسیا وبحر هند به شمار می رفت واموال وتولیدات چینی از یارکند به کابل وحوزه سند انتقال می یافت، ایشان حاجی سیدفخرالدین خان به حیث یک تاجر مهم وفعال درتجارت ظروف چینی وپارچه های منسوجات سهم بزرگی داشتند، موصوف شخص پرهیزگار، متدین وخداترسی بود که بادرک عمیق از تاجرصدوق وامین از فرموده های رسول اکرم(ص) به کار بازرگانی وادای نقش در تجارت کشور ومنطقه می پرداختند.
کوثر النبی پژوهشی در تاریخ سادات افغانستان (سید جعفر عادلی حسینی )
توجه : چاپ جدید کتاب وزین کوثرالنبی به زودی رونمایی می‌شود و در اختیار عزیزان قرار می‌گیرد مطالب از چاپ قدیمی است

LEAVE A REPLY

Please enter your comment!
Please enter your name here